قرار امتناع از رسیدگی چیست و در چه مواردی صادر میشود؟
دادگاهها در جریان رسیدگی به پروندههای حقوقی یا کیفری، تصمیمات گوناگونی میگیرند و آرای مختلفی صادر مینمایند. آرای دادگاهها به شکل کلی، به دو دسته حکم و قرار تقسیم میگردند. آن دسته از آراء دادگاهها که راجع به ماهیت دعوا بوده و قاطع دعوا نیز میباشند، حکم هستند و آن دسته از آراء دادگاه که یا راجع به ماهیت دعوا میباشند یا به دعوا خاتمه داده و اصطلاحاً قاطع دعوا میباشند، قرار نامیده میشوند. یکی از قرارهای صادره از دادگاهها قرار امتناع از رسیدگی میباشد. این قرار، در دعاوی کیفری و حقوقی صادر میگردد.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید
قرار چیست؟
قرارها دستهای از تصمیمات دادگاهها میباشند که در جریان رسیدگی صادر میگردند و انواع گوناگونی مانند قرار رد دادخواست، قرار ابطال دادخواست یا قرار امتناع از رسیدگی را دارند. برای فهم مفهوم قرارها لازم است ابتدا با ویژگی قرارها آشنا شویم.
ویژگی قرارها
قرارهای صادرشده از دادگاه باید یکی از دو ویژگی زیر را داشته باشند:
1. راجع به ماهیت دعوا باشند
منظور از این بند، آن میباشد که دادگاه پس از ورود به دعوا و رسیدگی به اسناد و مدارک مربوطه، در مورد ماهیت دعوا رسیدگی مینماید و از طریق صادر نمودن قرار، تصمیم خود را اعلام مینماید.
2. قاطع دعوا باشند
منظور آن است که با صدور قرار قاطع دعوا، جریان رسیدگی خاتمه مییابد و پس از آن دیگر امکان رسیدگی مجدد به دعوا وجود ندارد.
انواع قرارها
دادگاه در جریان رسیدگی، به اطلاعات گوناگونی نیاز دارد و به همین جهت، قرارهای گوناگونی نیز صادر مینماید. قرارها در دستهای از طبقهبندی، به قرارهای قاطع دعوا، شبهقاطع و قرارهای اعدادی (مقدماتی) تقسیم میگردند.
قرارهای اعدادی یا مقدماتی
برخی از قرارها، صرفاً برای کامل ساختن جریان رسیدگی به کار میروند و سعی دارند تا دادگاه را برای صدور حکم راهنمایی نموده و مقدمات صدور حکم را فراهم نمایند. این دسته از قرارها به جریان رسیدگی خاتمه نمیدهند، مانند قرار کارشناسی.
قرارهای قاطع دعوا
دسته دیگری از قرارها به رسیدگی خاتمه میدهند و با صدور این دسته از قرارها پرونده از جریان رسیدگیخارج میگردد و امکان رسیدگی مجدد نیز وجود نخواهدداشت؛ مانند قرار عدم استماع دعوا یا قرار ابطال دادخواست.
این مطلب را نیز بخوانید: قرار عدم استماع دعوا چیست و در چه مواردی صادر میشود؟
قرارهای شبهقاطع
قرارهای شبهقاطع دعوا قرارهایی میباشند که با صدور آنها دیگر دعوا در شعبهای که در آن مطرح بوده است، مورد رسیدگی قرار نمیگیرد و از آن خارج میگردد، اما در شعبه دیگری مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. یکی از نمونه قرارهای شبه قاطع، قرار امتناع از رسیدگی میباشد. با صدور این قرار، از رسیدگی به پرونده در شعبهای امتناع میشود و در شعبه دیگر دادگاه، مورد رسیدگی قرار میگیرد.
قرار امتناع از رسیدگی چیست؟
در جریان رسیدگی دادگاه، ممکن است مواردی پیشآید که پرونده باید از شعبه درحال رسیدگی خارج گردد و در شعبه دیگری از دادگاه مورد رسیدگی قرار گیرد؛ در این صورت، دادگاه قرار امتناع از رسیدگی را صادر مینماید. این قرار قابل اعتراض و شکایت نمیباشد و همانگونه که گفتهشد از قرارهای شبهقاطع محسوب میگردد.
موارد صدور قرار امتناع از رسیدگی
قرار امتناع از رسیدگی در دعاوی کیفری و حقوقی صادر میگردد و در قانون آیین دادرسی کیفری و قانون آیین دادرسی مدنی، موارد صدور آن مشخص شدهاست. اکنون این موارد را مورد بررسی قرار میدهیم.
1. طرح قبلی دعوا در دادگاه همعرض
در صورتیکه دعوای طرح شده یا دعوایی که با دعوای در حال طرح، ارتباط کامل دارد قبلاً در شعبه دیگری از دادگاه طرح شدهباشد؛ دادگاه باید با صدور قرار امتناع از رسیدگی، پرونده را به شعبهای که قبلاً دعوا در آن طرح شدهاست، ارسال نماید تا در آن شعبه مورد رسیدگی قرار گیرد. طرح قبلی دعوا در دادگاه همعرض، از مواردی است که در نتیجه آن قرار امتناع از رسیدگی حقوقی صادر میگردد.
2. خلاف شرع بودن قانون
مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، قاضی باید طبق قانون به دعوا رسیدگی نماید. در صورتیکه قانونی در این زمینه وجود نداشتهباشد یا قوانین کامل نبوده یا با هم متعارض باشند؛ قاضی باید طبق منابع معتبر اسلامی و نظرات فقهی، تصمیمگیری نماید و رأی صادرنماید و نمیتواند به بهانه نبودن قانون، از رسیدگی امتناع نماید. ممکن است که قاضی، مجتهد باشد و قانونی را خلاف شرع بداند، اما در هر صورت او باید به پرونده رسیدگی نماید و به همین علت در قانون پیشبینی شدهاست که در چنین مواردی، قاضی باید قرار امتناع از رسیدگی صادر کند تا هم قاضی بر خلاف تشخیص خود که قانون را خلاف شرع دانستهاست عمل ننماید و هم به پرونده رسیدگی شود.
3. موارد ایراد رد دادرس
موارد ایراد رد دادرس، هم در دعاوی حقوقی و هم در دعاوی کیفری مطرح میگردند. قاضی با وجود این ایرادات از رسیدگی امتناع نموده و قرار امتناع از رسیدگی را صادر مینماید. علاوه بر اینکه قاضی دادگاه رأساً میتواند در خصوص صلاحیت خود و رد آن تصمیمگیری نماید، طرفین دعوا نیز میتوانند این ایرادات را به قاضی وارد نمایند و رسیدگی او به پرونده را رد نمایند. مواردی را که وجود آنها باعث صدور این قرار در دعاوی مدنی یا کیفری میگردد را اکنون مورد بررسی قرار میدهیم.
الف. وجود قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه
قانون آیین دادرسی مدنی، قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه، بین دادرس با یکی از اصحاب دعوا را از موارد ایراد رد دارس میداند و قانون آیین دادرسی کیفری، وجود قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه، بین دادرس و یکی از طرفین دعوی یا شریک یا معاون جرم را از موارد رد دادرس به شمار میآورد که در نتیجه آن، قرار امتناع از رسیدگی کیفری صادر میگردد.
یه شکل کلی، میان دادرس یا همسر او و یکی از طرفین دعوا نباید یکی از نسبتهای خویشاوندی ذکرشده، وجود داشتهباشد و در صورت وجود، دادرس باید قرار امتناع از رسیدگی صادر نموده و پرونده را به شعبه همعرض ارسال نماید. در دعاوی کیفری، این نسبتها نباید میان دادرس با طرفین دعوا یا شریک یا معاون جرم وجود داشتهباشد.
قرابت چیست؟
قرابت به معنای خویشاوندی میباشد و قرابت نسبی، خویشاوندی میباشد که به نسب و نژاد مربوط میگردد. قرابت سببی بر اثر ازدواج ایجاد میگردد. میتوان گفت که کلیه خویشاوندن خونی و نسبی یک شخص، خویشاوندان سببی همسر او میباشند. برای آشنایی با ایراد رد دادرس به علت وجود قرابت، لازم است که با طبقات مختلف ارث آشنا گردیم. مطابق ماده 1032 قانون مدنی، طبقات ارث سه طبقه میباشند که در هر طبقه، چندین درجه وجود دارد.
طبقات ارث
طبقه اول شامل پدر و مادر، اولاد و اولاد اولاد (نوه) و فرزندان آنها میشود. درجه اول از این طبقه شامل پدر، مادر و فرزندان میگردد و نوههای یک فرد، درجه دوم محسوب شده و فرزندان آنها اولاد درجه سوم از طبقه اول محسوب میگردند.
طبقه دوم شامل اجداد ( پدربزرگ و مادربزرگ و پدران و مادران آنها)، خواهر و برادر و فرزندان آنها (خواهرزاده و برادرزاده) میگردد. پدربزرگ و مادربزرگ به همراه خواهر و برادر، درجه اول از این طبقه میباشند. پدر و مادر پدربزرگ یا مادربزرگ و خواهرزادگان یا برادزادگان درجه دوم از طبقه دوم محسوب شده و فرزندان خواهرزاده یا برادزراده، خویشاوندان درجه سوم محسوب میگردند.
طبقه سوم شامل عموها، عمهها، خالهها، داییها و فرزندان آنها میگردد. عمو، عمه، خاله و دایی خویشاوندان درجه اول از طبقه سوم محسوب شده، فرزندان آنها درجه دوم و نوادگان آنها درجه سوم از این طبقه میباشند.
میان دادرس یا همسر او و یکی از طرفین دعوا نباید یکی از نسبتهای خویشاوندی ذکرشده، وجود داشتهباشد و در صورت وجود، دادرس باید قرار امتناع از رسیدگی صادر نموده و پرونده را به شعبه همعرض ارسال نماید. در دعاوی کیفری، این نسبتها نباید میان دادرس با طرفین دعوا یا شریک یا معاون جرم وجود داشتهباشد.
این مطلب را نیز بخوانید: نحوه تقسیم ارث بر اساس قانون | سهم ارث فرزندان | سهم ارث همسر
ب. دادرس قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد و یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور دادرس یا همسر او باشد
در صورتیکه قاضی شعبه، قیم یکی از طرفین باشد یا یکی از طرفین دعوا خادم او باشد یا به امور دادرس رسیدگی نماید، دادگاه صلاحیت رسیدگی به پرونده را ندارد و با صدور قرار امتناع از رسیدگی باید رسیدگی را به قاضی دیگری بسپارد یا پرونده را به شعبه همعرض ارسال نماید.
ج. دادرس یا همسر یا فرزند او وارث یکی از اصحاب دعوا باشند
بهعنوان مثال، اگر یکی از اصحاب دعوا پدربزرگ یا مادربزرگ قاضی یا همسر او باشند، دادرس باید از رسیدگی امتناع نماید و قرار امتناع از رسیدگی صادر نماید. در خصوص دعاوی کیفری نیز این مورد وجود دارد، با این تفاوت که برای طرح ایراد رد دادرس در آیین دادرسی کیفری، قاضی، همسر یا فزرندان او نباید وارث یکی از طرفین دعوا یا شریک یا معاون جرم باشند؛ در غیر اینصورت، قاضی باید قرار امتناع از رسیدگی صادر نماید و پرونده را به قاضی دیگر یا شعبه همعرض ارسال نماید.
د. دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهارنظر کرده باشد
ممکن است که دادرس قبل از طرح دعوا در همین پرونده، به عنوان کارشناس، داور، شاهد و یا دادرس، اظهارنظر کردهباشد و در این صورت برای چنین پروندهای باید قرار امتناع از رسیدگی صادر نماید. در دعاوی کیفری نیز همین ایراد قابل طرح میباشد.
ه. طرح دعوای حقوقی یا جزایی بین دادرس و یکی از طرفین دعوا یا همسر یا فرزند او
قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص بیان میدارد «بین دادرس و یکی از طرفین و یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد و یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور حکم قطعی دو سال نگذشتهباشد.» و آیین دادرسی کیفری بیان میدارد «بین دادرس، پدر و مادر، همسر و یا فرزند او و یکی از طرفین دعوی یا پدر و مادر، همسر و یا فرزند او دعوای حقوقی یا کیفری مطرح باشد یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور رأی قطعی، بیش از دو سال نگذشتهباشد.»
برای مثال، ممکن است در گذشته، همسر دادرس علیه یکی از طرفین دعوا طرح دعوا نمودهباشد و با رسیدگی دادگاه، حکم قطعی در سال گذشته صادر شدهباشد.در این صورت، چون دو سال از حکم قطعی نگذشته است، دادرس باید قرار امتناع از رسیدگی صادر نماید و به رسیدگی ادامه ندهد.
و. دادرس یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروح باشند
هدف از طرح موارد بالا اهمیت بیطرفی قاضی و لزوم رعایت عدالت از جانب وی میباشد و بدیهی است که اگرقاضی یا همسر یا فرزند او نفع شخصی در دعوا داشتهباشند، امکان خدشه به بیطرفی قاضی وجود دارد و قاضی با صدور قرار امتناع از رسیدگی باید از رسیدگی امتناع نماید. امکان طرح این ایراد، هم در دعاوی حقوقی و هم در دعاوی کیفری وجود دارد.
سخن پایانی
قرار امتناع از رسیدگی، یکی از قرارهایی میباشد که از دادگاه در دعاوی حقوقی یا مدنی صادر میگردد و در نتیجه صدور آن، دادرس از رسیدگی خودداری مینماید و جریان رسیدگی توسط قاضی دیگر یا شعبه دیگری ادامه مییابد. در صورت وجود جهات رد دادرس، طرح قبلی دعوا در سایر شعب دادگاه یا تشخیص قاضی مبنی بر خلاف شرع بودن قانون، قرار امتناع از رسیدگی صادر میگردد. برای آشنایی بیشتر با قرار امتناع از رسیدگی و استفاده از آن در جریان دعاوی حوقی یا کیفری، پیشنهاد ما دریافت راهنمایی از مشاوران حقوقی مجموعه لامینگو از طریق مشاوره تلفنی یا حضوری میباشند. مشاوران ما آمادهی ارائه راهنمایی در مسائل مختلف حقوقی و همراهی با شما میباشند.
بلاگ حقوقی لامینگو را دنبال نمایید. بلاگ لامینگو مجموعهای از اطلاعات حقوقی گوناگون را در اختیار شما قرار میدهد. با مطالعه محتواهای منتشرشده در این صفحه میتوانید اطلاعات خود را در خصوص موضوعات گوناگون حقوقی افزایش دهید. همچنین با طرح نظرات، پیشنهادات یا سؤالات خود در قسمت دیدگاه شما میتوانید ما را در ارائه اطلاعات بهتر و مفیدتر راهنمایی نمایید. همکاران ما آماده دریافت نظرات و پیشنهادات شما و پاسخگویی به سؤالات شما میباشند.
دیدگاه شما