حکم جلب و انواع آن
اگر بخواهیم واژه درستی در رابطه با حکم جلب بیان کنیم، بهتر است آن را قرار جلب یا دستور جلب بنامیم؛ چرا که حکم جلب واژهای است که در میان عموم شکل گرفته است و از نظر حقوقی “قرار جلب“ واژی صحیحتری میباشد. زیرا اگر بخواهیم از واژهی حکم استفاده کنیم، در واقع باید بگوییم که تکلیف دعوای مطروحه مشخص شده است؛ در حالیکه بعد از جلب یک فرد، پرونده همچنان در جریان است و هنوز حکم قطعی صادر نشده است.
اما از آنجایی که واژهی حکم جلب دیگر عامیانه شده است و در ذهن همهی ما شکل گرفته است، سعی کردیم برای ملموس کردن مطالب پارگرافهای بعدی، از همان واژهی حکم جلب استفاده کنیم.
تفاوت صدور حکم جلب در پروندههای حقوقی و پروندههای کیفری
دادگاهها در برخورد با پروندههای حقوقی و دعواهای خانوادگی به آسانی حکم جلب متهم را صادر نمیکنند و باید مدت زمان زیادی از محکومیت متهم گذشته باشد؛ اما در رابطه با پروندههای کیفری مانند قتل، سرقت و…که از حساسیت بیشتری برخوردارند، سریعاً حکم جلب متهم صادر میشود.
در چه مواردی دادگاه حکم جلب صادر میکند؟
در حالت اول معمولاً در روند رسیدگی به بعضی از پروندههای حقوقی اگر فردی محکوم شود، مثلاً فردی که چند ماه نفقه همسر خود را پرداخت نکرده باشد و همسر او نیز درخواست دریافت نفقه بدهد و با اثبات ادعای او، مرد محکوم به پرداخت نفقه شود ولی از پرداخت آن امتناع ورزد، آن زمان قاضی پرونده برای اینکه فرد را مجبور به اجرای حکم یعنی پرداخت نفقه کند، حکم جلب او را صادر خواهد کرد.
در حالت دوم گاهی حکم نهایی پروندهای که در جریان رسیدگی است، صادر نشده و فرده خوانده هنوز در مرحلهی اتهام است و متهم به انجام جرمی میباشد، نه مجرم. اما بنا بر دلایلی مثل حساسیت پرونده و امکان فرار متهم، قاضی پرونده برای رسیدگی بهتر به پرونده و انجام تحقیقات بیشتر، حکم جلب فرد متهم را صادر میکند. معمولاً این افراد را موقتاً در مکانی به نام بازداشتگاه نگه میدارند.
انواع حکم جلب
در اینجا به برخی از انواع آن اشاره میکنیم:
-
عادی
هر قاضی فقط میتواند در حوزهی قضائی که در آنجا مشغول به کار است، حکم جلب متهم پروندهی خود را صادر کند.
اگر قاضی پرونده، حکم جلب فردی را تنها به کلانتریهای حوزه قضایی خود ابلاغ کند، نه فراتر از حوزهی خود، به آن حکم جلب “حکم جلب عادی” گفته میشود.
-
سیار
اگر بعد از اثبات مجرمیت فردی و صدور حکم نهایی، فرده شاکی از دادگاه مربوطه تقاضا کند که حکم جلب فرده محکوم را در اختیار او قرار دهد تا هرکجا که آن فرد را پیدا کرد به مأموران قضایی اطلاع دهد تا او را دستگیر کنند. این نوع حکم جلب “حکم جلب سیار” نام دارد.
-
نیابتی
همان طور که گفتیم هر قاضی میتواند در حوزهی قضایی که در آنجا مشغول به کار است، حکم جلب متهم پروندهی خود را صادر کند؛ مثلا اگر قاضی در استان گیلان مشغول به فعالیت است، حوزهی قضایی او نیز استان گیلان میباشد و نمیتواند برای مجرمی که در خارج از حوزهی قضاییه او مثلاً تهران حضور دارد، حکم صادر کند؛ از این رو برای این مشکل راهحلی اندیشیده شده است و آن هم این است که دادگاه کنونی به دادگاه صلاحیتدار واقع در تهران که حوزهی قضایی آن در محدودهی محل اقامت متهم است، نیابت دهد که به جای آن، حکم جلب متهم را صادر کند.
حکم جلب ثالث
گاهی وقتها در روند رسیدگی به پروندهای که طرفین دعوا یا یکی از آنها مدعی شود که پای فرد ثالثی در میان است و از دادگاه درخواست جلب او را نمایند، مثلاً پروندهی سرقت را در نظر داشته باشید که یک نفر به عنوان شاکی و یک نفر هم به عنوان متهم معرفی شدند؛ حال فرض کنید فرده متهم مدعی میشود که یک فرد دیگری دست به این سرقت زده است و او فقط ناظر ماجرا بوده است، در این زمان قاضی پرونده حکم جلب آن فرده ثالث را صادر میکند تا در جلسه دادگاه حضور پیدا کرده و جوابگوی سوالات باشد و یا دفاعیات خود را بیان کند.
حکم جلب دادرسی
زمانیکه فردی بر علیه فردی دیگر شکوائیهای تنظیم کند و شکایت شاکی در دادگاه مطرح شود و بازپرس پرونده ادله اثبات شکایت را کافی بداند، دستور میدهد متهم پرونده را احضار کنند تا ظرف مدت سه روز در جلسات دادرسی حضور پیدا کرده و پاسخگوی سوالات او باشد؛ پس از طی این مدت اگر متهم حاضر نشود، آن زمان دستور جلب او صادر خواهد شد که به این حکم جلب “حکم جلب دادرسی” میگویند.
برای مطالعه سایر مقالات میتوانید به مجله حقوقی لامینگو مراجعه کنید. فراموش نکنید حتما نظراتتان را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما