عقد معین و غیرمعین چیست؟
عقود یا قراردادها در یک تقسیمبندی به معین و نامعین تقسیم میشوند. در این پست به شرح این دو تقسیمبندی خواهیم پرداخت.
عقود معین چه عقودی هستند؟
عقودی هستند که انواع آنها در قانون نامبرده شده و ویژگیهای هرکدام ذکر گردیده است. در قانون مدنی ما، تعدادی از عقود پیشبینیشدهاند و شرایط و ویژگیهای آنها نامبرده شده است مانند بیع، اجاره، وکالت و وقف که این عقود را معین مینامند. قانونگذار پس از بررسی روابط اجتماعی، به این نتیجه میرسد که استفاده از برخی عقود در میان مردم رایجتر است، ازاینرو برای جلوگیری از بینظمی و بهنوعی یکدست کردن هرکدام از آنها، این عقود را ذیل عناوین مشخصی در قانون ذکر میکند و ویژگیهایی برای آنها ذکر میکند.
این ویژگیها به دو نوع عمومی و اختصاصی تقسیم میشوند. قواعد عمومی قراردادها، قواعدی هستند که در تمامی قراردادها یکساناند. به عنوان مثال قراردادها برای طرفین لازم الاتباع اند یعنی طرفین ملزم به انجام تعهدات خود در قرارداد هستند. اما ویژگیهای خاص هر قرارداد، در هر عقد بهطور جداگانه ذکرشده است؛ مانند لزوم تحویل دادن مال مورد معامله که فقط در قرارداد بیع مصداق پیدا میکند.
البته افراد در روابط خصوصی خود آزادند و میتوانند برخی از شرایط پیشبینیشده در قانون را تغییر دهند. درواقع در عالم حقوق خصوصی، اصل بر این است که افراد میتوانند برخلاف قانون با یکدیگر توافق کنند مگر در جاییکه توافق آنها در تضاد با مصلحت جامعه یا نظم عمومی باشد. شایانذکر است که تغییر برخی از شرایط قرارداد، نوع قرارداد را تغییر نمیدهد. نهتنها تغییر دادن برخی از شرایط قانونی، بلکه عوض کردن عنوان قرارداد نیز ماهیت آن را تغییر نمیدهد. برای مثال طرفین قرارداد، یک قرارداد اجاره با یکدیگر منعقد میکنند اما در عنوان آن “قرارداد بیع” مینویسند. در اینجا مفاد قرارداد که نشان از قرارداد اجاره دارد حاکم است و نه عنوان قرارداد، و قرارداد منعقدشده، اجاره تلقی خواهد شد. بنابراین گفته میشود که قاضی باید برای تفسیر قرارداد به مفاد آن رجوع کند تا به خواستهی اصلی طرفین –در زمان انعقاد قرارداد- پی ببرد.
از انواع عقود معین در قانون مدنی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بیع، معاوضه، اجاره، صلح، وکالت، رهن، هبه، کفالت، وقف، مضاربه، ودیعه، عاریه، جعاله، ضمان، قرض، حواله، مزارعه و برخی دیگر در قانون تجارت مانند حقالعملکاری
مزیت ذکر عناوین و ویژگیهای این قراردادها در قانون چیست؟
همانگونه که در بالا اشاره شد، این عقود، عقودی هستند که بسیار مورداستفادهی اشخاص قرار میگیرند و عدم توجه قانونگذار به آنها میتوانست منجر به بینظمی گردد. برای مثال، درصورتیکه ویژگیهای مشخصی برای عقد اجاره در قانون ذکر نمیشد، هر شخص قرارداد اجارهای با ویژگیهای متفاوت را منعقد میساخت و این موضوع باعث هرجومرج میگردید. نکتهی دوم اینکه، همیشه و در همهی قراردادها، تکتک نکات و جزییات ذکر نمیشود و این ممکن است به دلیل بیتوجهی و غفلت افراد باشد یا اینکه تصور کنند ذکر آن موضوع ضرورتی ندارد. در صورت بروز اختلاف در خصوص مباحثی که در قرارداد ذکر نشده است، جزییاتی که در قانون پیشبینیشده است حاکم خواهد بود و طرفین در صورت بروز اختلاف به قانون مراجعه خواهند کرد. بنابراین هنگامیکه قرارداد شما یک قرارداد معین باشد، در مواردی که نکتهای را اشاره نکردهاید، قانون حاکم است.
عقود نامعین چه عقودی هستند؟
عقودی هستند که عنوان و ویژگیهای ذکرشده در قانون ندارند. مانند عقد بیمه میان شرکت بیمهگر و شخص بیمهکننده. قانونگذار با استناد به برخی از اصول حقوقی مانند اصل حاکمیت اراده، اصل آزادی قراردادی و … به افراد اجازه میدهد که بتوانند عقودی غیر از عقود ذکرشده در قانون منعقد سازند. این اجازه در نظام حقوقی کشور ما، در ماده 10 قانون مدنی به اشخاص دادهشده است.
هدف از قراردادها و بهطورکلی عالم حقوق، تنظیم روابط اجتماعی است. در انعقاد یک قرارداد، دو یا چند طرف دخالت خواهند داشت که مفاد قرارداد نیز برای همان افراد لازم الاتباع خواهدبود و در واقع پیروی از آن فقط برای خودشان اجباری است. بنابراین افراد در انعقاد قراردادهای نامعین میان خود از آزادی برخوردارند. بااینوجود برای این اصل محدودیتهایی نیز وجود دارد به عنوان مثال توافق دو طرف برای ضرب و شتم دیگری را نمیتوانیم بر اساس اصل آزادی قراردادی صحیح تلقی کنیم. در واقع توافق آزاد طرفین نباید منجر به زیان به دیگری یا مخالف صریح قانون، مصلحت اجتماعی، نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد.
معیار تشخیص مصلحت اجتماع، نظم عمومی و اخلاق حسنه چیست ؟
بهعنوان نکتهی اول، لازم به ذکر است که تشخیص و احراز مغایرت یا عدم مغایرت یک عقد با مصلحت اجتماع، نظم عمومی و اخلاق حسنه بر عهدهی قاضی است. چرا که این اصطلاحات، بسیار کلی بوده و تعریف مشخصی ندارند و ممکن است تعاریف متفاوتی در هر پرونده از آنها ارائه شود. ولی بهطورکلی طرفین مجاز به انجام توافقات زیانرسان به یکدیگر نیستند. همچنین یکی از معیارهایی که میتوان ذکر کرد، مشروعیت است. مانند اینکه توافق طرفین جهت ساخت یک قمارخانه معتبر تلقی نخواهد شد. نظامهای حقوقی جامعهگرا، درجایی که در دوراهی میان ارادهی فرد و مصلحت جامعه بمانند، گزینهی دوم را برمیگزینند. و این مصلحت، در شرایط و اوضاعواحوال و زمان و مکانهای گوناگون، متفاوت خواهد بود.
برای مطالعه سایر مقالات میتوانید به مجله حقوقی لامینگو مراجعه کنید. همچنین شما میتوانید سوالات و نظراتتان را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.
9 دیدگاه
-
5 سال پیش
خیلی عالیه ممنون از زحماتتون
-
5 سال پیش
مفید و مختصر بود
دست شما درد نکنه🙏 -
4 سال پیش
درود . توضیحات بسیار نیکو ست. سپاشگزارم
-
4 سال پیش
واقعا خوب بود البته بهتر بگم ، عالی بود . ممنون از لطف و زحماتتون ، امیدوارم در تمامی امور کاری و زندگیتون موفق باشید . صمیمانه سپاسگزارم 🙏🙏⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
-
2 سال پیش
سلام
خیلی خوب توضیح داده شده ،ممنون
دیدگاه شما