بایدها و نبایدهای قانونی در مورد عقود معین و غیر معین
همهی انسانها برای موفقیت در زندگی اجتماعی و رسیدن به اهداف خود مجبور به برقراری ارتباط با یکدیگر و توافقاتی بین خود هستند. آنها با انعقاد قراردادهای مختلف به دنبال رفع نیازها و رسیدن به خواستههای خود می باشند و تمایلشان برای انعقاد قرارداد از آن جهت است که به توافقات خود شکل قانونی دهند و از بروز اختلافات در آینده پیشگیری کرده باشند. قراردادهایی که بین افراد منعقد میشود را میتوان از جهتی به عقود معین و عقود غیر معین تقسیمبندی کرد:
عقود معین
عقد معین یکی از عقودی است که افراد در ارتباط با هم و برای انجام معاملات بین خود از آن بهره میبرند. از آن جهت به این دسته از عقود عقد معین گفته میشود، که نام معینی داشته و انواع آنها و شرایط و قواعدشان در قوانین ما بیان شده است؛ مانند: عقد بیع، عقد اجاره، عقد وکالت، عقد کفالت، عقد هبه و بسیاری از عقود معین مندرج در قانون.
در مورد عقود معین و غیر معین این مطلب را بخوانید: عقد معین و غیرمعین چیست؟
این عقود نسبت به سایر عقود کاربرد بسیار زیادی در جامعه داشته و به دلیل پرکار بودن آن سعی شده در قانون شرایط و چارچوب معینی در خصوص آن مشخص شود تا افراد در وضع شرایط آن با یکدیگر به مشکل بر نخورند.
عقود غیر معین
عقود غیر معین عنوان مشخصی در قانون ندارند و میتوانند دارای عناوین متعددی بسته به موضوع عقد داشته باشند. البته به شرط دارا بودن شرایط اساسی صحت عقد در واقع میتوان بیان کرد که حتماً نباید نام عقودی که افراد جامعه بین خود منعقد میکنند، از عناوین عقود ذکر شده در قانون باشد بلکه در بسیاری از موارد میبینیم که عقودی که بین افراد منعقد میشود دارای عناوین خارج از آن دسته از عناوین ذکر شده در در قانون بوده و صحیح هم میباشند.
چرا که هم تابع قواعد عمومی یک عقد هستند و هم شروط صحت عقد در آنها رعایت شده است و از نظر قانون، برای صحت یک عقد، رعایت این شروط کافی است. عقد غیر معین مانند قرارداد بیمهای که بین بیمهگر و بیمهکننده منعقد میشود که به تبعیت از اصل آزادی اراده افراد، این عقد میتواند دارای مفاد و شروط فراتر از چارچوب قانونی باشد و اگر بر خلاف قانون و نظم عمومی نباشد، با توافق طرفین، عقد صحیح است.
ماده ۱۰ قانون مدنی نیز بیانگر این مطلب است؛ بنا براین قانون، قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نمودهاند، در صورتیکه خلاف صریح قانون نباشند، نافذ است. بنابراین میتوان گفت آن دسته از عقودی که نام و شرایط انعقاد آن در قانون بیان شده است را عقود معین و آن دسته از عقودی که نام و شرایط انعقاد آن در قانون بیان نشده است عقود غیرمعین مینامند و شرط صحت عقود غیر معین نیز عدم مغایرت آن با شرایط اساسی یک قرارداد و عدم مغایرت آن با موازین شرع و مصلحت جامعه است.
مواردی که عقود معین وغیرمعین را از هم متمایز میسازد
- اولین موردی که این عقود را از هم متمایز میسازد، معین و غیر معین بودن عناوین آنها است و همانطور که گفته شد بر خلاف عقود غیرمعین، انواع عقود معین در قانون آورده شده است و شرایط و مقررات انعقاد آن نیز مشخص میباشد؛ از این رو افرادی که قصد انعقاد یکی از عقود معینه در قانون را دارند باید به قانون مراجعه کرده و تمام آن شرایط درنظر گرفته شده را در عقد خود پیاده کنند؛ در غیر این صورت عقد صورت گرفته صحیح نمیباشد. اما چون شرایط و مقررات عقد غیر معین در قانون بیان نشده است، بنابراین افراد میتوانند با رعایت اصول اساسی صحت عقود و رعایت موازین شرعی و قانونی، هرگونه شرایطی را با توافق هم در قراردادهای خصوصی بین خود وضع کنند.
- از آنجایی که شرایط و مقررات عقود معین در قانون مشخص است، پس اگر زمانی در خصوص یکی از شرایط آن تعیین تکلیف نشده باشد، مثلاً در عقد هبه زمان قبض مال هبه شده مشخص نشده باشد، میتوان با مراجعه به قانون و مادهی مربوط به شرایط انعقاد عقد هبه، به این بلاتکلیفی پایان داد. اما تکلیف عقود غیر معین که هیچ یک از مواد قانونی در خصوص قواعد آن وضع نشده است چیست؟ در جواب باید گفت: در صورت اختلاف بین طرفین عقد غیر معین میتوان برای حل این مسئله به دادگاه مراجعه کرد و قاضی هم با توجه به نوع عقد و قصد و نیت طرفین برای انعقاد آن و رجوع به اصول اساسی صحت عقد، به بررسی این موضوع میپردازد.
برای مطالعه سایر مطالب منتشر شده میتوانید به مجله حقوقی لامینگو مراجعه بفرمایید.
دیدگاه شما