برای سرمایه گذار چه چیزی از یک استارتاپ مهم است؟
در واقعیت، هر سرمایه گذار خطرپذیر میخواهد سرمایهاش جزو 20 درصد سرمایهگذاریهای موفق باشد و 80 درصد سرمایه گذاریهای ناخوشایند را مشمول نشود. در این صورت سرمایه گذار به دنبال چه چیزیست؟
سرمایه گذار خطرپذیر (VC)، یک عنصر اصلی در رشد فناوریها و راهحلهای نوآورانه به حساب میآید. در توسعه و پذیرش بسیاری از نوآوریها، به لحاظ ماهیتی که دارند، خطرات بزرگی همراه است. VC در واقع فراهمکننده سرمایه مخاطرهپذیری است که میتواند این نوآوریها را به بازار عرضه کند.
قبل از آن که بدانیم یک VC در ابتدای راه به دنبال چه چیزیست، نخست به بررسی انگیزههای VC میپردازیم. انگیزه سرمایهگذاری VC در درجه اول مربوط به خروج است. این طبقه از سرمایهگذاران، به طور معمول به دنبال پرورش یک استارتاپ و کسب سود حاصل از آن نیستند؛ بلکه در نظر دارند که چطور سرمایه میتواند به راحتی از سود خارج شود. دامنه افق زمانی سرمایه گذاری معمولا بین 3 تا7 سال است.
نکته دیگر در زمینه VC، چیزی شبیه به اصل پارتو است که بیشتر به عنوان قانون 80:20 شناخته میشود. بر اساس این رویکرد، فرض بر این است که 20 درصد از سرمایهپذیران (یا شاید حتی کمتر) 80 درصد (یا بیشتر) بازدهی را تأمین مینمایند. این امر ناشی از شکست برخی سرمایه گذاریها است. همه اینها در حمایت از استارتاپها در مراحل اولیهشان رخ میدهد.حال با توجه به موارد ذکر شده، بررسی میکنیم که برای VCها چه مواردی از یک استارتاپ اهمیت دارد:
تیم
پیشینه و تجارب بنیانگذاران و اعضای تیم یک استارتاپ از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که موفقیت استارتاپ به تواناییها و تلاشهای آنها بستگی دارد.
نقاط درد (Pain Points)
چرا به راهحل یا نوآوری شما نیاز است؟ شفافیت در این مورد ضروریست. همچنین بررسی گزینههای موجود و راهحلهای جایگزین نیز شامل آن میشود.
مدل کسب وکار
یک نوآوری، درنهایت باید بتواند درآمد کسب کند. تحلیل انگیزه کسب و کار و مدل درآمدی برای سرمایه گذار مهم است.
اندازه بازار
اینکه چه کسانی محصول شما را خریداری میکنند یا از سرویستان استفاده مینماید و حاضرند چه مبلغی بپردازند. معمولاً در این تحلیل رویکرد بالا به پایین اتخاذ میشود ، یعنی کل جمعیت، بازار بالقوه، بازار هدف، تا سهم بازار بررسی میگردد.
میزان پیشرفت
آنچه تا به امروز، استارتاپ به آن دست یافته است؛ از نظر مشتری، درآمد، نمونههای اولیه و پایلوت اجرا شده.
چشمانداز رقابتی
رقبای فعلی و بالقوه چه کسانی هستند و چه چیزی این استارتاپ را از آنها متمایز میکند. جنبههای تحت پوشش میتواند شامل چگونگی رقابت در هزینه، کیفیت و کاربردپذیری باشد.
نقاط برجسته مالی
دادههای مالی کلیدی در طی 3-4 سال آینده شامل درآمدها، هزینههای عملیاتی، حاشیه سود، هزینههای سرمایه، هزینههای توسعه و غیره. واحد اقتصادی یکی دیگر از جنبههای مورد بررسی توسط VCهاست که شامل درآمدها و هزینهها به ازای هر مشتری / بازار/ محل فروش را پوشش میدهد.
درخواست سرمایه گذاری
چه میزان پول برای سرمایه مطرح شده و برای چه چیزی استفاده خواهد شد. همچنین اینکه بودجه برای چه مدت زمانی موردنظر است و پیامد آن چه خواهد بود. علاوه بر اینها، دادههایی در خصوص مراحل بعدی سرمایه گذاری نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
ارزشگذاری و ساختار سهام
میزان ارزشی که بنیانگذاران برای یک استارتاپ در ذهنشان متصورند، به نوبه خود تعیین کننده سهم VC است. در کنار این، سرمایهگذار به بررسی ساختار سهام و دورههای سرمایهگذاری قبلی نیز میپردازد.
گزینههای خروج
این بخش شاید، مرتبط ترین بخش برای سرمایهگذار باشد. استارتاپ باید یک نقشهراه برای خروج نشان دهد، که میتواند شامل سایر سرمایهگذارانی باشد که سهام را خریداری خواهند کرد (این امر با دادههای مربوط به سایر معاملات در حوزه مشابه امکانپذیر است).
اگرچه در نهایت یک سرمایه گذاری خطرپذیر به دست یک کارآفرین منجر میشود، با این حال همه این ملاحظات مهم هستند. در این مقاله فقط یک مرور کلی از موارد ضروری را ارائه دادیم. در آینده مطالب بیشتری از این حوزه ارائه خواهیم داد.
برای مطالعه سایر مقالات میتوانید به مجله حقوقی لامینگو مراجعه کنید. فراموش نکنید حتما نظراتتان را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما